نویسار

یادداشت های یک برنامه نویس وب

نویسار

یادداشت های یک برنامه نویس وب

نویسار

اینجا صرفا محلی برای یاداشتها و بیان تجربه های شخصی صاحب وبلاگ می باشد.

پیوندهای روزانه

طراحی برای آدم‌های واقعی

جمعه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۲، ۱۰:۳۹ ق.ظ

 

 

شما توسعه دهنده نرم افزار هستید؟ یا شاید مثل من با توسعه دهندگان و طراحان واسط کاربری زیادی در تماس باشید. حتماً در طی صحبت‌هایتان درباره پروژه های مختلف بارها به این جمله برخورده‌اید که: “این جدیدترین تکنیک در توسعه هست و اگر کاربر نمیتونه از اون استفاده کنه مشکل اونه نه من” یا “من نمیتونم برای همه مرورگرها طراحی کنم، اگه هنوز داره از اینترنت اکسپلور استفاده میکنه همون بهتره که طرح من رو نبینه” و مثال‌های بسیاری از این دست که حتماً شما هم بسیاری از آن‌ها را در ذهنتان دارید

 

موضوع اول: چه کسی مشتری شماست.

اولین قدم برای تعریف یک محصول جدید مشخص کردن گروه مخاطبان آن است. برای انجام آن، به عنوان طراحان محصول (بسته به اندازه سازمان خود با یا بدون همکاری واحدR&D و مارکتینگ) باید بازار خود را بر اساس معیارهای مورد نظر خود بخش بندی کنید.

بخش بندی بازار(Segmentation) عبارت است از: فرآیند تقسیم بازار بر اساس خصوصیات مشترک افراد حاضر در آن به بخش‌های کوچک‌تر به گونه ایی که هر بخش خصوصیات مشترک با بخش دیگر نداشته باشد.

سپس بر اساس اهداف و چشم اندازهایتان، سگمنت، Niche مارکت و یاMicro مارکت مورد نظرتان را انتخاب نموده و تمام تمرکز خود را بر همان بخش یا بخش‌های انتخاب شده، معطوف دارید. این‌گونه می‌توانید به همه نیاز های افراد حاضر در آن بخش خاص که در ارتباط با محصولتان است پاسخ دهید.

پس از آن در کنار بررسی محیط صنعت‌تان، شناخت رقبای بالفعل و بالقوه و ...، مهم‌ترین فعالیت پیش روی طراحان محصول، شناخت افرادی است که به عنوان مخاطب، آن‌ها را انتخاب کرده‌اند. شما باید تمام تلاش خود را به کار برید تا شناخت و درک جامع و کاملی از مخاطبان‌تان و رفتار کاربری آن‌ها بدست آورید.

مشتریان ایده شما چه کسانی هستند؟ کاربران حرفه‌ایی وب یا زنان خانه‌دار با دانش اندک در زمینه اینترنت و وب، رفتار کاربری آن‌ها به چه شکل است؟ نقاط قوت و ضعف آن‌ها چیست؟ و سؤالات دیگر از این دست.
موضوع دوم: شما برای مشتریانتان طراحی می‌کنید نه برای خودتان.

حتماً شما به عنوان یک طراح یا توسعه دهنده و یا سایر مشاغل مرتبط با تولید و فروش محصولات تحت وب، یک کاربر حرفه ایی وب هستید، بیش از 10 ساعت از اینترنت استفاده می‌کنید و شبکه دوستان اطرافتان نیز از افرادی شبیه به شما ساخته شده است. شما در وب گشت و گذار می‌کنید و سایت‌هایی با طراحی‌های اعجاب آور و جذاب را می‌بینید و تمام فکر و ذکرتان پیاده سازی این طرح‌های نوین و جذاب در محصولتان است. اما آیا قرار بر این است که این محصول برای استفاده افرادی شبیه به شما عرضه شود؟

کاربران ما انسان‌های واقعی هستند، باید بدانیم که سطح دانش آن‌ها چگونه است، نیازها و عادت‌هایشان چیست، چگونه از محصول ما استفاده می‌کنند، سرعت و پهنای باندی که استفاده می‌کنند به چه صورت است؟ داستان زندگی آن‌ها چیست؟ آیا محصول ما برای آن‌ها مناسب است؟ چرا باید از این محصول استفاده کنند؟ آیا محصول من ستاره قطبی آن‌ها برای یافتن راه خانه‌شان در یک جنگل پر پیچ و خم می‌شود؟

کاربران شما موجودات از غار درآمده نیستند، آن‌ها افرادی نادان، بی اطلاع، فعال یا هر چیز دیگری نیستند، آن‌ها مردم هستند، مردم واقعی! آن‌ها در جایی بزرگ شده‌اند، تحصیل کرده‌اند، در حوزه مربوط به خودشان دانش و تخصص دارند، آن‌ها ممکن است از چیزهای عجیب یا جدید بترسند یا برای استفاده از آن استرس داشته باشند، ممکن است ناامید شوند یا برعکس مشتاق و علاقمند گردند.

سیستم باید به زبان کاربرانش صحبت کند. باید با درک، دانش و عادات آن‌ها هم‌سو باشد. شاید بگویید که می‌خواهید تجربه جدید خلق کنید. به یاد داشته باشید که کاربر عادت به چیزی می‌کند که بتواند یا کار او را آسان‌تر و ساده‌تر کند و یا مشکلی از مشکلاتش را حل نماید.

مردم از چیزی استفاده می‌کنند که دوستش داشته باشند و آن‌ها چیزی را که شبیه به خودشان، علایق، سلایق و عاداتشان باشد، دوست دارند.به یاد داشته باشید که پزشک خوب، پزشکی است که پیش از تجویز دارو به شرح حال بیمارش فعالانه گوش کند.

با آدم‌های درست و مرتبط صحبت کنید.

فرض کنید که قرار است، برای جامعه هدف هنرمندان گرافیست و نقاشی مدرن یک شبکه اجتماعی طراحی کنید. شما طرح‌های بسیار خلاقانه ایی می‌زنید و سپس آن را به یک مدیر بخش دولتی نشان می‌دهید! با درصد بالایی او طرح شما را نامناسب می‌داند.

با کاربران هدفتان درباره ایده‌تان صحبت کنید و به آن‌ها فرصت ایده پردازی دهید.

افراد مشخصی از جامعه هدفتان را انتخاب کنید، طرح خود را به آن‌ها نشان دهید، توضیحی ندهید، بگذارید آن‌ها طرح شما را برایتان تعریف کنند، از آن‌ها بپرسید درباره آن چه فکر می‌کنند، کم و کاستی‌های و موارد اضافه از نظر آن‌ها چیست و چرا؟

آنان را تشویق به حرف زدن کنید، هرچه کاربران هدف شما بیشتر با شما صحبت کنند، شما و آن‌ها به ادبیات یکسان‌تری می‌رسید و احتمال آن‌که محصولی که تولید خواهید شد، منطبق با خواست و نیاز کاربرانتان باشد بیشتر است.

توجه کنید که الزاماً قرار نیست هرچه آنان میگویند اجرا شود اما آنان در طی صحبت‌هایشان جرقه های درخشانی را در ذهن شما روشن می‌کنند.

رفتار کاربری آدم‌های مورد نظرتان را بررسی کنید.

افراد مورد نظرتان بیشتر در کجا هستند؟ شبکه های اجتماعی؟ کافه‌ها؟ مراکز اداری؟ و...، شیوه رفتار کاربری، آن‌ها را بررسی کنید، از چه ابزارهایی برای دسترسی به اینترنت و وب استفاده می‌کنند؟ وبگاه ها، وب سرویس‌ها یا وب اپلیکیشن‌هایی که از آن استفاده می‌کنند کدام است؟ چه محتوایی را بازنشر می‌کنند و چه چیزهایی را می‌پسندند؟ چقدر علاقمند به تجربه کردن، تجربیات جدید هستند یا چقدر نسبت به آن ترس و استرس دارند؟

فراموش نکنید! برای یک طراح محصول و تجربه کاربری یک اصل کلیدی وجود دارد که نقطه تمایز یک طراح خوب از یک طراح بد است: طراحان خوب برای آدم‌های واقعی که مخاطب ایده و پروژه او هستند طراحی می‌کند نه خود و دیگران.

 

منبع : آی کلاب

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۱/۲۳
محمد رعیت پیشه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی